یادداشتی از سامان حسینی نوید

نقدی بر نظام رتبه بندی معلمان و کیفیت آموزشی

نقدی بر نظام رتبه بندی معلمان  و کیفیت آموزشی

سالهاست که از پرداختن به وضعیت معیشت معلمین شاغل و بازنشسته تا بررسی روند کیفیت نظام آموزشی و آرزوی ایجاد تحولی بنیادین در سازمان آموزش و‌پرورش ایران میگذرد و در این راستا همه ی فعالیت ها نهایتا در حد عناوینی بنام سند تحول و نظام رتبه بندی معلمین عقیم مانده است. قطعا پاسخ شجاعانه و منصفانه به چرایی این موضوع را می باید در چینش نیروهای سازمانی ، میزان توان تخصصی ، فکری و اهداف کلان سازمان و بودجه ی اختصاص داده شده بدان مورد‌ تجزیه و تحلیل قرار داد. اینجانب نه در باب موضوع فوق و تنها از جایگاه و تجارب شخصی ام به عنوان یک معلم و نه از نگاه فرهیختگان صاحب منصبی که نمیشناسمشان ، اما سالهاست که از دور به خواندن بخشنامه ها و دستورالعمل ها و‌نسخه نویسی هایشان عادت نموده و نیز بسیاری از تجویزات ایشان را عامل اصلی عدم تحول و نا کارآمدی این نظام آموزشی دانسته و در نهایت بطور اجمالی و مختصرا مطالبی را تقدیم نظر دوستان و اساتید گرامی خواهم نمود.
سالیان متمادیست که در سازمان آموزش و‌پرورش آنچه که می باید مورد توجه محوری قرار گیرد ، یعنی معلمین و نقش محوریشان با بی مهری به حاشیه رانده می شود و در عوض ماشینی از ستاد عریض و طویل اداری همچون کلافی سر در گم و فارغ از دغدغه های آموزگاران از ناکجاآبادی دور مبادرت به تولید انبوه و تناژ بالایی از بخشنامه ها و دستورالعمل ها می نماید که جهت اثبات عدم اثر بخشی آن ، تنها نیازمند اندکی وجدان بیدار و نگاهی غیرمتعصبانه و دلسوزانه می باشیم .
پر واضح است که کیفیت بخشی در نظام آموزشی بدون بالا بردن سطح کیفیت زندگی معلمان ممکن نبوده و بطور حتم ما را از دستاورد های عظیم سیستم آموزشی کشور که همانا خروجی جوانان تحصیلکرده ایست که برای گام دوم زندگی خویش راهی دانشگاه و یا بازار کار می شوند محروم خواهد نمود . بررسی وضعیت فعلی فارغ التحصیلان را به لحاظ کیفی و کمی به وجدان بیدار متخصصین امر واگذار می نمایم..
در خصوص وضعیت معیشتی و در آمد معلمین که جدیدا تحت عنوان نظام رتبه بندی از آن یاد می گردد ذکر این نکته حائز اهمیت است که آنچه مورد مطالبه است ، افزایش حقوق چند درصدی نبوده و نیست که چه بسا در سالیان گذشته نیز همواره با ضرایبی شاهد این افزایش ها بوده ایم ، ولی به دلیل عدم تناسب آن با شرایط اقتصادی موجود و تورمی افسار گسیخته ، هرگز نظام پرداخت ها گشایشی قابل لمس در وضعیت زندگی معلمان ایجاد ننموده و تنها به عنوان مسکن و آرامبخشی کوتاه مدت عمل نموده است. از نظر بنده ی حقیر در چنین شرایطی و با حقوق کمتر از ماهانه پانزده ملیون تومان بدون شک خود را از داشتن معلمینی که بدون دغدغه های روزانه وارد کلاس های درس شوند محروم خواهیم نمود.از طرف دیگر توجه به این نکته ضروری می نماید که ارزیابی معلمین نه تنها بر اساس مدارک و دوره ها و سوابق ، بلکه مهمترین وجه ارزیابی معلمین ، کیفیت خروجی سیستم آموزش و‌پرورش ، یعنی دانش آموزانند.. بنابراین جدای از کیفیت محتوای آموزشی ، روش تدریس ، فراهم نمودن امکانات مورد نیاز و تمامی عوامل موثر در آموزش ، می باید رسیدن به اهداف آموزشی را در آرزیابی دانش آموزان و در پایان دوره های آموزشی و با نظام هوشمند امتحانات مورد ارزیابی قرار داده و نتیجه تلاش آموزگاران از طریق بررسی دقیق میزان فراگیری دانش آموختگان رصد گردد..چه بسا معلمین کم سابقه و با مدارکی پایین تر گاها با تلاش و کوششی دلسوزانه موفق تر عمل نموده و خروجی بهتری به لحاظ نتیجه داشته اند..البته که این عرایض از اعتبار و ارزش مدارک تحصیلی معلمان و تجارب با ارزش ایشان کم ننموده که همگی حاصل سالها تلاش و پشتکار و همت ایشان بوده و تنها تاکید بر خروجی سیستم در یک نظام ارزیابی درست و کار آمد می باشد..و در انتها با اشاره و انتقاد از مدارس خصولتی در قالب تیزهوشان و سایر مدارس خاص که باعث جداسازی دانش آموزان و معلمان برتر از سایر مدارس گردیده و از نتایج آن ایجاد بی انگیزگی و حذف فضای رقابتی و طبقه بندی دانش آموزان در دوران تحصیلی که در نهایت منجر به آسیب های اجتماعی و افت تحصیلی خواهد گردید و نیز پیشنهاد به غیر سیاسی نمودن فضای آموزش و پروش و‌حرمت و رعایت استقلال در این وزارتخانه و انتصاب شایسته ترین معلمان و نخبگان در راس آن به عرایضم پایان می دهم.

 

 

سامان حسینی نوید

مطالب مرتبط

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

تمامی حقوق برای پایگاه خبری تحلیلی امید نویس محفوظ است. استفاده از مطالب با ذکر منبع آزاد است.